پسانداز میکنم چون به اندازه کافی پولدار نیستم!
پول منشاء درونی اکثر استرسهای نهان و پیدای ماست. به جرأت میتوان ادعا کرد که بیشتر تصمیمات ما، از تصمیمات کاری تا تصمیمات خانوادگیمان تحت تاثیر پول قرار دارند. اما این استرس ناشی از پول چطور قابل درمان است؟ آیا این تنش درونی با نادیده گرفتن درمان میشود؟
اکثر استرسهایی که ما هر روزه با آنها کلنجار میرویم به خاطر ترس از وقوع حادثهای ناگوار ایجاد میشوند؛ ترسی که گاه به صورت خودآگاه و گاه ناخودآگاه ظاهر میشوند.
همانطور که احتمالا خودتان هم میدانید اغلب روانشناسان، اولین مرحلهی درمان استرس را، شناخت منبع اصلی آن میدانند. این موضوع در مورد استرس ناشی از پول یا به بیان بهتر استرس ناشی از بی پولی هم صدق میکند. زمانی که در مورد فعالیتهای مالی خود استرس دارید، یعنی به احتمال زیاد هنوز به برنامهریزی مالی خود اعتماد کاملی ندارید.
این بی اعتمادی البته کاملا قابل پیشبینی، طبیعی و معمول است. بسیاری از افراد در هیچ یک از مراحل زندگی برای مدیریت رفتارهای مالی خود، تحت آموزش قرار نگرفتهاند؛ نه در مدرسه و نه در محیط خانواده، پس چندان بعید نیست که در موقعیتهای مختلف مرتبط با پول، دچار تنشهای درونی شویم.
فراموش نکنید آن دسته از افرادی که کم و بیش این آموزشها را دریافت کردهاند نیز گاه از اجرایی کردن این روشها در زندگی روزمرهشان ناتوانند! ریشهی این ناتوانی را برای هر دو گروه میتوان در نگاه کوتاهمدت به زندگی و نابسامانیهای مالی که در اقتصاد کشورهای مختلف رخ میدهد، جستجو کرد.
بسیار قابل توجه است که هر چند اکثر ما پس انداز پول را کارساز میدانیم اما تلاشی مستمر برای پسانداز بخشی از درآمدمان نمیکنیم. بهانههایمان هم برای این سهلانگاری کم نیستند:
• من آنقدر درآمد ندارم که بتوانم بخشی از آن را پسانداز کنم!
• اگر پولم را امروز خرج نکنم در آینده باید گرانتر خرید کنم.
• و ...
اما آیا این دلایل برای پسانداز نکردن کافی هستند؟ واقعاً چرا عدهای از پسانداز کردن فرار میکنند؟
• از اضافهی درآمد پسانداز کنیم یا از صرفهجویی در بخشی از هزینهها؟
امروزه اکثر ما از تلفنهای هوشمند استفاده میکنیم. اغلب هم هنگام خرید از وجود ضمانتنامهای برای چند سال آینده یا پوشش بیمهای برای محافظت از السیدی آن مطمئن میشویم، در واقع همهی ما پیشبینی میکنیم که ممکن است در آیندهای دور یا نزدیک، اتفاقی غیر مترقبه برای تلفن همراهمان بیفتد، اما آیا برای خودمان هم اینطور آیندهنگری میکنیم؟ آیا برای روز مبادا برنامهای داریم؟
شاید پاسخ شما هم به این سوال منفی باشد اما همینکه تا به اینجای مقاله همراه ما بودهاید، به این معناست که به اهمیت پسانداز پی بردهاید و به دنبال راهی برای کنترل اتفاقات پیشبینی نشدهی آینده از طریق پسانداز و یا سرمایهگذاری هستید.
اما بیشتر افراد مثل شما فکر نمیکنند. در واقع این باور غلط که پسانداز از محل اضافهی درآمد انجام میشود، باعث شده اکثر مردم با پیشی گرفتن هزینهها از درآمدشان، به کلی قید پس انداز را بزنند. در حالی که پسانداز، بخشی از درآمد بیکار شما نیست، بلکه مقداری از درآمد است که قبل از صرف سایر هزینههای ماهانه باید آن را کنار گذاشت. فراموش نکنید که پسانداز، هزینهای است که امروز میپردازید تا آرامش مالی فردایتان را فراهم کنید.
• چرا باید پسانداز کرد؟
از هر کسی راجع به پس انداز سوال کنید میتواند ساعتها در مورد فواید این امر برایتان سخنرانی کند اما واقعیت این است که در نگاه اغلب مردم، پسانداز یک فرآیند ناخوشایند است چرا که برای انجام آن باید قید برخی از هزینههای امروزشان را بزنند. در واقع اینکه بخشی از درآمدتان که احتمالا برای تک تک اسکناسهای آن با مدیرتان چانه زدهاید را کنار بگذارید، آن هم برای هزینههایی که شاید روزی پیش بیایند، برای عموم مردم پذیرفتنی نیست. به همین خاطر اکثر ما پس انداز را به آینده موکول میکنیم و برای انجام ندادنش بهانههای مختلفی میتراشیم.
این تعلل معمولا از عدم آگاهی ما نسبت به آینده و البته از یاد بردن روزهای سخت گذشته نشأت میگیرد. اما حادثه هیچگاه خبر نمیکند. جالب است بدانید که در یک جامعه آماری تقریبا ۵۵ درصد از افراد، حداقل یک شوک مالی که آنها را حسابی به تقلا انداخته است را پشت سر گذاشتهاند و احتمال وقوع مجددشان نیز هست. احتمالا موافق هستید که هیچ بعید نیست دندان دردی کلافه کننده، خرابی ناگهانی خودرو، از دست دادن شغل و یا حتی ترکیدن سینک آشپزخانه، درست زمانی که تمام پولتان را خرج کردهاید اتفاق بیفتند. پس با پسانداز بخشی از درآمدتان مثلاً چیزی حدود ۵٪ آن، پیش از اینکه در راههای دیگر خرجش کنید، ضمانتی برای آیندهتان فراهم سازید.
• چطور پساندازم را به سرمایهگذاری تبدیل کنم؟
همانطوری که تا به اینجا متوجه شدیم، دلیل عمدهی پس انداز نکردن اکثر افراد، عدم شناخت درست نسبت به ماهیت پسانداز و نحوهی انجام آن است، مثلا بسیاری از مردم تصور میکنند که پسانداز همان پول زیر فرش گذاشتن و پنهان کردن پول درون بالشت یا حساب بانکی است. در صورتی که این شکل از پسانداز، بدترین برخورد شما با اموالتان است وقتی میتوانید با هدایت آنها به مجراهای درستی مثل بورس، صندوقهای درآمد ثابت، پلتفرمهای وامدهی و... ارزش دارایی خود را تا چند برابر بیافزایید. البته این به آن معنا نیست که پولتان را که با زحمت ذخیره کردهاید با ریسک بالایی مواجه کنید، بلکه منظور آن است که با سرمایهگذاری اصولی آن، در وهلهی اول ارزشش را حفظ کنید و در مرحله بعد آن را به سوددهی برسانید.
راههای زیادی هم برای عادت به پسانداز وجود دارد، برای مثال:
1. درصدی از درآمدتان پیش از هرچیز پسانداز و بعد سرمایهگذاری کنید
2. پس از تسویه مخارج، باقیمانده پولتان را پسانداز و سرمایهگذاری کنید
3. برای خود «چالش پسانداز» طراحی کنید:
• تمام ۱۰۰۰ تومانیها یا ۲۰۰۰ تومانیهایی که به دستتان میرسد را پسانداز کنید
• هر هفته ۲۰۰۰۰ تومان پسانداز کنید
• هر هفته با پسانداز فقط ۱۰۰۰ تومان بیشتر از هفته قبل، تا آخر سال ۱۶۵۰۰۰۰ تومان پسانداز کنید
• و ...
• من آنقدر پولدار نیستم که پسانداز نکنم!!
این ضرب المثل معروف انگلیسی در مورد خرید کردن را شنیدهاید؟
من آنقدر پولدار نیستم که جنس ارزان بخرم
با اینکه پسانداز برای هر کسی و با هر سطحی از درآمد ضرورت دارد اما این مهم برای کم درآمدها یا افرادی که وضعیت مالی متوسط دارند بیشتر ضروری به نظر میرسد. در واقع فردی که میلیونها تومان پول راکد در حساب بانکیاش دارد، نه آن استرس ناشی از پول را دارد و نه از بروز اتفاقات پیشبینی نشده دچار دستپاچگی میشود اما افرادی که درآمد و حقوقی محدود دارند یعنی اکثریت قریب به اتفاق جامعه به مراتب بیشتر از این پیشآمدها آسیب میبینند.
پس اگر فکر میکنید آنقدر پولدار و ثروتمند هستید که بروز یک بیماری سخت، نزول یک بلای طبیعی، بالا رفتن تورم و یا هر شوک مالی پیشبینی نشده دیگری، امکان ندارد زندگیتان را تحت تاثیر قرار دهد، با خیال راحت قید پسانداز را بزنید؛ در غیر این صورت، حتما برنامه ویژهای برای پسانداز خود بریزید.